×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

عاشقانه

شاهد کعبه ی عشقم که مرا حبس کنند

× چقدر وحشتناكه كه هيچكس دلش براي من تنگ نشد هيچكس نپرسيد كجايي؟حتي اونايي كه خيلي دم از معرفت مي زدند!!!! ياد حرف همسايه افتادم كه يک بار بهم گفته بود ... به سايه ها دل نبند!...... راست گفت
×

آدرس وبلاگ من

alpachino.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/alpachino812

ای به امید کسان خفته! ز خود یاد آرید (محمد کاظم کاظمی

ای به امید كسان خفته! ز خود یاد آرید
تشنه‌كامان غنیمت! ز احد یاد آرید

سر به سر بادیه‌بازار هیاهو شده است
سنگ گور شهدا سنگ ترازو شده است

گر چه مرحب سپر انداخته، خیبر باقی است
بت مگویید شكستیم، كه بتگر باقی است

ره دراز است، مگویید كه منزل دیدیم
نیست، این پشت نهنگ است كه ساحل دیدیم

ره دراز است، سبك‌تر بشتابیم، ای قوم!
خصم بیدار است، یك چشمه بخوابیم، ای قوم!

نه بنوشیم از این رود، كه زهرآلوده است
غوطه باید زد و بگذشت كه پل فرسوده است

وای اگر قصه ما عبرت تاریخ شود
خیمه قافله را دشنه ما میخ شود

وای اگر بر در باطل بنشیند حق ما
وای اگر پرده تزویر شود بیرق ما

خیمه بگذار و برو، بادیه توفان‌جوش است
كوه، آتش به جگر دارد اگر خاموش است

فتنه می‌بارد و سنگین، ز در و دیوارش
هر كه اینجا خفت، سیلاب كند بیدارش

می‌رویم امروز با صاعقه هم‌پای سفر

گردبادیم و ز سر تا به قدم، پای سفر
سه شنبه 10 تیر 1387 - 2:26:50 AM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم